عبدالله حسینی اسکندیان؛ قربانعلی کریم زاده قراملکی؛ عباس عباس زاده
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 1-27
چکیده
مسئله شر به سبب چالشهای الحادی که دربارهی وجود خدا و اوصاف مطلق او میآفریند، از قدیمالایام اساس بسیاری از شبهات ملحدان را شکل میدهد. آگوستین قدیس که نقش بیبدیلی در حیات اندیشه مسیحی داشته، در تئودیسه خود سعینموده تا از خداباوری و عقاید مسیحی در رهیافت مسئله درد و رنج دفاع نماید. آموزهها و عقاید مسیحی همچون گناه اولیه، ...
بیشتر
مسئله شر به سبب چالشهای الحادی که دربارهی وجود خدا و اوصاف مطلق او میآفریند، از قدیمالایام اساس بسیاری از شبهات ملحدان را شکل میدهد. آگوستین قدیس که نقش بیبدیلی در حیات اندیشه مسیحی داشته، در تئودیسه خود سعینموده تا از خداباوری و عقاید مسیحی در رهیافت مسئله درد و رنج دفاع نماید. آموزهها و عقاید مسیحی همچون گناه اولیه، هبوط، فیض الهی و غیره، اساس تئودیسه آگوستین را شکل میدهند. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین اصول تئودیسه آگوستینی، تحلیل این تئودیسه و نقد آن براساس کلام شیعی پرداخته میشود. عدم تأثیر گناه اولیه در اکتساب خیرات و انجام شرور، تبیین ناصحیح از رابطه شرور با عالم ماده، تبیین ناصحیح از عامل تحقق شرور طبیعی و غیره، مواردی هستند که براساس مبانی کلامی شیعه، تئودیسه آگوستینی را به چالش کشانیده و نواقص آن را آشکار میسازد.
محمد نژادایران؛ روژان حسام قاضی
دوره 9، شماره 1 ، مرداد 1399، ، صفحه 245-263
چکیده
انجیل شیطان آنتوان لاوی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین کتابهایی است که در میان جریانهای مختلف شیطانپرستی در آمریکا منتشر شده است.این کتاب دارای ایدههای افراطی در به چالش کشیدن بسیاری از هنجارهای متداول اخلاقی و مذهبی جامعه آمریکا، و همچنین ترویج ایدههای انسانگرایانه با محوریت آزادیهای رادیکال اخلاقی و اجتماعی در راستای ...
بیشتر
انجیل شیطان آنتوان لاوی یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین کتابهایی است که در میان جریانهای مختلف شیطانپرستی در آمریکا منتشر شده است.این کتاب دارای ایدههای افراطی در به چالش کشیدن بسیاری از هنجارهای متداول اخلاقی و مذهبی جامعه آمریکا، و همچنین ترویج ایدههای انسانگرایانه با محوریت آزادیهای رادیکال اخلاقی و اجتماعی در راستای تقویت میل و غریزه انسانی و نفی سلطهپذیری اخلاقی است. بیشک این کتاب با تاثیرپذیری از سنتهای فکری مدرن و پستمدرن نوشته شده و میتوان تاثیر بسیاری از ایدههای هنجارستیز و ضدمذهبی را در این مشاهده کرد؛ اما تاثیر تفکرات انتقادی نیچه به اخلاق مسیحی و فرهنگ اروپایی و همچنین ترویج ایده ابرانسان به عنوان آفریننده ارزشهای زندگی و ستایش هنجارستیزی و سلطهناپذیری وی توسط نیچه را میتوان به خوبی در انجیل شیطان لاوی مشاهده کرد. لاوی با استفاده از ایده مرگ خدای نیچه که منادی پایان سیطره اخلاق مسیحی بر اروپا بود و همچنین نقدهای نیچه به نیست انگاری مسیحی، و با الهام از انگاره دیونیزیوسی نیچه مفهوم شیطان را در تقابل با مفهوم خدا در فرهنگ دینی و به عنوان سمبل آزادیخواهی و هنجارستیزی در راستای ستایش میل و غریزه طبیعی و جسمانی انسانها به کار میگیرد و تلاش میکند تا با ستایش ارزش زندگی نفی و تحقیر غرایز انسانی در اخلاق مسیحی را به چالش بکشد.
قربانعلی کریم زاده قراملکی؛ عبدالله حسینی اسکندیان
دوره 11، شماره 1 ، خرداد 1401، ، صفحه 101-118
چکیده
دین یکی از عناصر و پدیدههایی است که از دیرباز بشر با آن سروکار داشته و هیچ دورهای را نمیتوان یافت که در آن دین وجود نداشتهباشد. منشأ این پدیده مهّم همواره ذهن بسیاری از انسانها را درگیر کرده و دیدگاههای مختلفی پیرامون این مسئله شکل گرفتهاست. امیل دورکیم بر این باور است که دین منشأئی اجتماعی دارد و عاملی برای وحدت و یکپارچهسازی ...
بیشتر
دین یکی از عناصر و پدیدههایی است که از دیرباز بشر با آن سروکار داشته و هیچ دورهای را نمیتوان یافت که در آن دین وجود نداشتهباشد. منشأ این پدیده مهّم همواره ذهن بسیاری از انسانها را درگیر کرده و دیدگاههای مختلفی پیرامون این مسئله شکل گرفتهاست. امیل دورکیم بر این باور است که دین منشأئی اجتماعی دارد و عاملی برای وحدت و یکپارچهسازی جامعه است تا جامعه از تضادها و تعارضات خلاصییابد و ورای این نمیتوان منشأ و کارکردی برای دین قائل شد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی سعی بر این است تا به تبیین مبانی دورکیم دراینباره و نقد دیدگاه او از منظر شهید مطهری و جان هیک پرداختهشود. مبنای اصلی نظریه دورکیم همان توتمیسم است، اما هیچ مدرکى دال بر این امر وجود ندارد که توتمیسم به همانسان که دورکیم تصور مىکرد، پدید آمدهباشد و سرچشمه نهایى دیگر ادیان باشد. ازسویدیگر، یکسانانگاری آموزههای دینی با آموزههای اجتماعی، نفی کارکردهای اخلاقی، معنوی، اقتصادی و شخصی دین و تمرکز صرف بر کارکرد اجتماعی آن و نسبیگرایی و عدمقابلیت تسّری این نظریه به تمام ابنای بشر، از جملهی مواردی است که بطلان نظریهی دورکیم را آشکار میسازد.
غلامحسین خدری؛ حسین سخنور
دوره 10، شماره 1 ، شهریور 1400، ، صفحه 27-47
چکیده
بعد از پیدایی و رشد مطالعات زیستی-دینی، ژنتیک رفتاری و علم ژنتیک مولکولی، زمین و ساحت دیگری تعریف و در نتیجه برای شناخت این دسته از مسائل از جمله منشاء دینورزی، محققان به سراغ دانش بیولوژی و عصبشناسی رفته و در راستای کند و کاو پیرامون عامل گرایشهای دینی ، عواملی از جمله VMAT2 موسوم به «ژن خدا» را آدرس می دهند. تمرکز تلاش این ...
بیشتر
بعد از پیدایی و رشد مطالعات زیستی-دینی، ژنتیک رفتاری و علم ژنتیک مولکولی، زمین و ساحت دیگری تعریف و در نتیجه برای شناخت این دسته از مسائل از جمله منشاء دینورزی، محققان به سراغ دانش بیولوژی و عصبشناسی رفته و در راستای کند و کاو پیرامون عامل گرایشهای دینی ، عواملی از جمله VMAT2 موسوم به «ژن خدا» را آدرس می دهند. تمرکز تلاش این دسته، ارائه نقشه کامل باورهای مذهبی بر مکانیزمهای مغزی و سیستم عصبی آن بوده و اساسا پایه ژنتیکی را برای آن مکانیزمهای مغزی ارائه میدهند. در این راستاست که آنان مارکرهای ژنتیکی و هوش معنوی (SQ) را در کنار دیگر هوشهای بشری معرفی و بر این باورند که پایه های عصبی استعلایی معنوی نیز بر ساخته صرف از این بنیاد ها هستند.پیشفرض رایج بر این است که این نوع مطالعات به دلیل اتخاذ رویکردهای تجربی، تکاملی و فرگشتی کاملا ضددینی و یا لااقل مبتلا به مشکل تقلیلگرایی است با این وجود، کوشش این خامه بر آن است تا نشان دهد که التزام به تنکردشناسی (فیزیولوژیک) دینی و فرگشت مغزی، میتواند بستری را برای پاسخ به انتقادات پوزیتویستی بر ادیان نیز فراهم نماید.
هدایت علوی تبار؛ سیده آزاده امامی
دوره 3، شماره 2 ، آبان 1393، ، صفحه 1-23
چکیده
خدا و انگارههای همبسته با او، در فلسفهورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلالهای مرسوم فلسفی نمیشود و شیوة دیگری برمیگزیند. شیوهای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانهای است که ...
بیشتر
خدا و انگارههای همبسته با او، در فلسفهورزی نیچه موضوعیتی اساسی دارد. البته با این توضیح که نگاه نیچه به این مفاهیم، با رویکرد سایر اندیشمندان بسیار متفاوت است؛ او بسان دیگران برای اثبات مدعای خویش، دست به دامان استدلالهای مرسوم فلسفی نمیشود و شیوة دیگری برمیگزیند. شیوهای که برآمده از نگاه انضمامی او به زمانهای است که در آن میزید، نه صرفاً براهینی انتزاعی و بریده از واقعیت. همچنین بیان او در این حوزه بهویژه با طرح ایدة «مرگ خدا»، جنجالبرانگیز بوده و مجالی برای ظهور تفسیرهایی گوناگون و بعضاً متعارض شده است. ایدهای که در منظومة آموزههای او هم موضوعیت دارد و هم طریقیت. به نحوی که دیگر آموزههای اساسی او نظیر نیهیلیسم و ابرانسان، کاملاً در ربط و نسبت با آن، یعنی ایدة «مرگ خدا»، سامان یافته است. در این جستار برآنیم به قدر امکان موضع نیچه دربارة انگارة خدا را شرح دهیم، و دغدغهها و دلواپسیهای او را پس از واقعهای که آن را «مرگ خدا» مینامد، برشمریم.